تیمور لنگ پسر امیر تراغای، فرمانروای کش ترکستان در همان شهر (کش) بسال ۷۳۶ ه.ق بدنیا آمد. طایفه اش از شاخهء تاتارهای ترکستان بود و تبارش به چنگیز میرسید.به قول ابن عربشاه تاریخنگار آنزمان تیمور در زمان دزدی گله برداشت و لنگ شد و از آن تاریخ به بعد او را لنگ نامیدند. بنابر روایات دیگر وی در سال ۷۶۴ ه.ق بنا به استمداد امیر سیستان به کمک او شتافت و در جنگ با مخالفینش زخمی گشت و این لقب (لنگ) را یافت. شهرت تیمور از فتح خوارزم در سال ۷۸۱ آغاز شد. سال ۷۸۱ تیمور خراسان را تسخیر نمود و سال ۷۸۴ گرگان، مازندران، سیستان و هرات را گشود و آل کرت را نابود ساخت. در سال ۸۰۰ فارس، عراق، لرستان و آذربایجان را گرفت و سلسلهٔ جلایریان را نیز منقرض کرد، بعد رو به خزر نهاد و اهالی برخی از شهرهای آنرا قتل عام نمود. در سال ۷۹۵ بعد از انقراض مظفریان متوجه آسیای کوچک شد، در سال ۸۰۰ هند را فتح و دهلی را غارت کرد. با عثمانیان نیز جنگها کرد و در سال ۸۰۴ بایزید عثمانی را به اسارت در آورد. تیمور در سال ۸۰۷ به سمرقند پایتخت خویش برگشت، عزم تسخیر چین را نمود ولی مرگ مهلتش نداد و در سال ۸۰۷ در سن ۷۱ سالگی در گدشت.
|
اعتصامی در ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ خورشیدی در تبریز به دنیا آمد. پدرش یوسف اعتصام الملک و مادرش اختر فتوحی بود. او در زمانی زاده شد که جنبش مشروطه تمام شالوده جامعه و از جمله ادبیات را تحت تأثیر خود قرار داده بود.
اعتصام الملک پدر پروین از نویسندگان مبارزان دوران مشروطه بود. پروین از کودکی با مشروطهخواهان و چهرههای فرهنگی آشنا شد و ادبیات را در کنار پدر و استادانی چون دهخدا و ملک الشعرای بهار آموخت. در دوران کودکی، زبانهای فارسی و عربی را زیر نظر معلمان خصوصی در منزل و زبان انگلیسی را در مدرسه امریکاییها فراگرفت. به تشویق ملکالشعرای بهار در سال ۱۳۱۵ دیوان خود را منتشر کرد.
او در دوران شکل گیری جنبش زنان در ایران در کانون این جنبش قرار داشت و برای تغییر وضعیت زنان تلاش میکرد. او نخستین شعر خود را درباره زنان در جشن دانشآموختگی مدرسه ال بیت خواند.
پروین از نخستین زنانی بود که در دورهای که زنان اجازه حضور در عرصه اجتماعی یافتند به کار دولتی اشتغال پیدا کرد و در کتابخانه وزارت فرهنگ (معارف آنزمان) به کار مشغول شد.
وی در تاریخ ۱۵ فروردین ۱۳۲۰ در اثر بیماری حصبه در تهران درگذشت و در حرم حضرت معصومه در قم به خاک سپرده شد.
دیوان پروین، شامل ۲۴۸ قطعه شعر است که ۶۵ قطعه از آن به صورت مناظره است. چامههای پروین اعتصامی بیشتر در قالب قطعات ادبی است که مضامین اجتماعی را با دیده انتقادی به تصویر میکشید.
اشعار او را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: دسته اول که به سبک خراسانی گفته شده و شامل اندرز و نصیحت است و بیشتر به اشعار ناصرخسرو شبیه است. دسته دوم اشعاری که به سبک عراقی گفته شده و بیشتر جنبه داستانی بخصوص از نوع مناظره دارد و به سبک شعر سعدی نزدیک است. این دسته از اشعار پروین شهرت بیشتری دارند.
|
ناصرالدینشاه، معروف به "سلطان صاحبقران" و بعد "شاه شهید"، از شاهان دودمان قاجار ایران بود.
وی در سال 1247 هجری قمری در تبریز بدنیا آمد. خبر درگذشت پدرش محمدشاه را در سال ۱۸۴۹ میلادی هنگامی که در تبریز بود شنید، سپس به یاری امیرکبیر به پادشاهی رسید و بر تخت طاووس نشست. برای بازپسگیری مناطق شرقی ایران از دست انگلیسها، بهویژه منطقه هرات کوشش کرد ولی پس از تهدید و حمله انگلیسیها به بوشهر ناچار به واپسنشینی شد.
نخستین بار در 1873 میلادی به اروپا سفر کرد. او نخستین پادشاه ایران بعد از اسلام بود که به اروپا مسافرت کرد. آوردن دوربین عکاسی به ایران از جمله کارهای اوست.
در آستانه مراسم پنجاهمین سال تاجگذاری در سال 1313 قمری به دست میرزا رضای کرمانی در حرم شاه عبدالعظیم ترور شد.
|
داریوش بزرگ
سومین پادشاه هخامنشی فرزند ویشتاسپ (گشتاسپ).
وی به یاری سران طوایف پارس سلطنت را از دست گوماته مغ خارج کرد و خود به پادشاهی رسید،دشمنان تاج و تخت را مغلوب کرد، در تشکیلات کشوری و لشکری ابتکاراتی پدید آورد و تسلط و نفوذ خود را از سوی شمال خاوری تا سیردریا، از جنوب خاوری تا کنار رود سند، از سوی باختر تا شبه جزیره بالکان توسعه داد، و همۀ ملل آسیای غربی و آسیای میانه و مصر و حبشه را زیر فرمان خود آورد.
تخت جمشید، پایتخت بهاری هخامنشیان به دستور داریوش بزرگ بنا شد.
در زمان او جنگهای ایران و یونان - مشهور به جنگهای مادی - شروع شد و سپاهیان داریوش پس از سوزاندن شهر ارتری در جنگ ماراتن شرکت کردند، ولی نتیجۀ قطعی بدست نیاوردند. البته بعدها خشایارشا توانست آتن را تسخیر و آن شهر را آتش بزند.
داریوش بزرگ در صدد تهیۀ تجهیزات کامل برای حمله مجدد به یونان بود که اجل مهلتش نداد و وی پس از 35 سال پادشاهی درگذشت.
وی سلطانی دادگر و سیاستمداری بزرگ بود. بدستور او بین رود نیل و دریای سرخ آبراهی ساخته شد که به کانال داریوش معروف است. امروزه بسیاری، کانال داریوش را همان کانال سوئز میدانند اما این طور نیست و کانال سوئز بین دریای مدیترانه و دریای سرخ است درحالیکه کانال داریوش رود نیل را به دریای سرخ وصل میکند.
بنابه روایت عبدالعظیم رضایی در کتاب تاریخ ده هزار ساله ایران داریوش در تسخیر کارتاژ که شکست خورده و مردم آن حاضر به پذیرش شرایط داریوش بودند، بهجای باجگیری یا چپاول شهر دستور داد که اولاً خوردن گوشت سگ بین آنان ممنوع شود و ثانیا مردم شهر دیگر نباید برای بت خود نوزاد قربانی کنند.( بت آنان طوری ساخته شده بود که دستهایش بطور افقی رو به جلو دراز شده بود و مردم نوزادی را بر ساعدهای او گذاشته و زیرش آتش روشن میکردند تا کباب شود.) دستور داریوش به یک ملت مغلوب در عصری که اکثر پادشاهان ملل شکست خورده را تارومار کرده و غارت مینمودند، از بزرگترین افتخارات ایرانیان است.
|
آیا انیشتین تنبل بود؟
انیشتین تا چهار سالگی صحبت نمیکرد. پزشک متخصص به پدر و مادرش گفته بود که فرزند آنها زبان باز خواهد کرد ولی عقب مانده خواهد بود. انشتین در طول زندگیاش قوه بیان ضعیفی داشت، احتمالا افسانه تنبل بودن او هم از همین امر ناشی شده است. ولی او اصلا شاگرد تنبلی نبود. مادش در یادداشتی نوشته است: "آلبرت دیروز کارنامهاش را گرفت، نمراتش خیلی درخشان بود." از دروس حفظ کردنی متنفر بود و طرز آموزش در مدارس را خشک و تحمل ناپذیر می دانست.
چقدر کنجکاو بود؟
دبیر زبان یونانی انیشتین در مورد او گفته بود: "آلبرت هیچ وقت به جایی نخواهد رسید". ولی آلبرت در ریاضیات و فیزیک بسیار باهوش و نمونه بود و استعداد موسیقی خوبی هم داشت. کلید اساسی شخصیت او کنجکاوی و مطالعه غیر درسی بود. انیشتین در واقع بدون کمک از معلم علم میآموخت، از معلمها و روش تدریسشان بیزار بود. تا 16 سالگی در آلمان درس میخواند. سپس به ایتالیا و سوئیس رفت. او برای ثبت نام در مدرسه پلی تکنیک زوریخ ، شرط 18 سال را نداشت و تحصیلات متوسطه را نیز تمام نکرده بود.
استعداد ریاضی فیزیکی انیشتین
«وبر» متخصص الکترومغناطیس که ورقههای فیزیک و ریاضی انیشتین را تصحیح کرده بود، اجازه شرکت در کلاسها را به او داد. مدیر این مدرسه به آلبرت پیشنهاد تحصیل در دبیرستانی را کرد که پس از اتمام درس میتوانست وارد مدرسه پلی تکنیک شود. انیشتین درس خواندن در این مدرسه را بسیار لذت بخش میدانست. در سوئیس سیستم نمره دهی از 1 تا 6 بود. طوری که نمره 1 بیشترین ارزش را داشت. نمرات انیشتین هم در آنجا بیشتر از 1 و 2 بود. و این نمرات باعث سوء تفاهم شده و انیشتین را بچه تنبل شناسانده است.
در سال 1896 در مدرسه پلی تکنیک ثبت نام کرد و چون همیشه از یادگیری آنچه که مورد علاقهاش نبود سر باز میزد. در بیشتر کلاسها حتی کلاسهای ریاضیات و فیزیک شرکت نمیکرد و دوستش «مارسل گروسمن» برایش یادداشت برمیداشت. ولی آلبرت هم وقت خود را بیهوده تلف نمیکرد. بلکه خود به تنهایی مطالعه میکرد. این مطالعات بیشتر در زمینه تئوری الکترومغناطیس ماکسول بود. پس از چهار سال از این مدرسه فارغ التحصیل شد. انیشتین درباره این دوران میگوید:"بالاخره باید مغزمان را از آنچه از ما میخواستند، پر میکردیم و این اجبار باعث شد تا من یک سال تمام از مطالعات علمی باز بمانم."
دوران کار آموزی انیشتین
برای کار آموزی هیچ یک از استادان حتی وبر او را نپذیرفتند. وبر به او گفت: "شما دانشجوی فوقالعاده خوبی هستید ولی نظر هیچ کس را قبول ندارید." انیشتین هم از روی ناچاری به تدریس خصوصی پرداخت. در سال 1901 مقالهای درباره خاصیت موئینگی نوشت. مارسل گروسمن برایش در برن محلی برای کار آموزی یافت. در همین محل و در سال 1905 بود که نبوغ انیشتین شکوفا شد. در این سال انشتین سه نظریه خود را ارائه داد که معروفترین آنها نظریه نسبیت بود.
|